عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان jaleb و آدرس eliii.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 31
بازدید کل : 14567
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

آمار مطالب

:: کل مطالب : 17
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 15
:: باردید دیروز : 7
:: بازدید هفته : 31
:: بازدید ماه : 31
:: بازدید سال : 362
:: بازدید کلی : 14567

RSS

Powered By
loxblog.Com

تکامل حجاب
جمعه 20 تير 1393 ساعت 17:44 | بازدید : 301 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

چشمک



:: برچسب‌ها: حجاب ، تکامل حجاب ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
کاشف جاذبه
چهار شنبه 18 تير 1393 ساعت 2:9 | بازدید : 370 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

بدون سیب


کاشف جاذبه می شدم،


تنها اگر :


من و تو و

نگاهـــــــــــــــــــــ ــــت،


قبل از نیوتن بودیـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــم



:: برچسب‌ها: کاشف جاذبه , سیب , عشق ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
امتحان
چهار شنبه 18 تير 1393 ساعت 2:2 | بازدید : 327 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

اگر "تو" را امتحان میگرفتند،


بی شک من

رتبه اول

میشدم...

بس که تکرار کردم


نامت را در مرور خاطرات!



:: برچسب‌ها: تورا،امتحان،عشق ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دو شنبه 16 تير 1393 ساعت 3:4 | بازدید : 222 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

طی یک نظرسنجی از یک دانشجوی ورودی جدید و یک دانشجوی ترم آخری خواسته شد که با دیدن هر کدام از کلمات زیر ذهنیت و تصور خود را در مورد آن کلمه در یک جمله کوتاه بنویسند.جمله اول مربوط به دانشجوی ورودی جدید و جمله دوم مربوط به دانشجوی ترم آخری…

رییس دانشگاه


۱)مردی فرهیخته و خوشتیپ

۲)به دلیل اینکه در طی این چهار پنج سال یک بار هم ایشونو نتونستم ببینم، هیچ ذهنیتی ندارم


یک وعده غذای سلف


۱)بیفستراگانوف با سس کچاپ با نوشیدنی خنک

۲)چلو لاستیک به همراه افزودنی های غیر مجاز

کارت دانشجویی


۱)کارت شناسایی و هویت دانشجو

۲)تنها استفاده از این کارت گرفتن فیلم از ویدئو کلوب است

خوابگاه


۱)محل استراحت و سرشار از شادی و نشاط

۲)مکانی برای همزیستی مسالمت آمیز با سوسک و موش


شب امتحان


۱)شبی برای دوره کردن درسی که در طول ترم خوانده شده است

۲)شبی که تا صبح باید مثل خر درس خوند


جزوه خوش خط دختر ها


۱)بمیرم از هیچ دختری جزوه نمیگیرم، من عادت دارم فقط جزوه خودمو بخونم

۲)طلای کاغذی

تقلب


۱)یک روش غیر اصولی و ناجوانمردانه برای نتیجه گرفتن در امتحان

۲)تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای نتیجه گرفتن در امتحان


مشروط شدن


۱)عمراٌ، من تو دبیرستان معدل کمتر از ۱۸ نداشتم

۲)نمک تحصیل در دانشگاه


وام دانشجویی


۱)کمک هزینه برای دانشجو

۲)مثل مهریه میمونه کی داده کی گرفته

ازدواج دانشجویی


۱)حرفش رو نزن من قصد ادامه تحصیل دارم

۲)کو؟ کجاس؟کسی رو سراغ داری برام؟


حراست


۱)ارگانی برای حفاظت از دانشجو از گزند خطرات

۲) ارگانی برای حفاطت از دانشگاه از گزند دانشجویان

دانشجو


۱)فردی که به دنبال علم آموزی و تولید علم است

۲)ها ایی دانشجو که وگفتی یعنی چه؟؟؟!!!!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ینی ماهم اینجوری بودیم ؟
شنبه 14 تير 1393 ساعت 18:23 | بازدید : 450 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست؟
شنبه 14 تير 1393 ساعت 18:14 | بازدید : 466 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست؟

                          وآنکه بیرون کند از جان و دلم دست کجاست؟

وآنکه سوگند خورم جز به سر او نخورم

                          وآنکه سوگند من و توبه ام اشکست کجاست؟

وآنکه جان‌ها به سحر نعره زنانند ازو

                          وآنکه ما را غمش از جای ببُرده‌ست کجاست؟

جانِ جان‌ست، وگر جای ندارد چه عجب!

                          این که جا می طلبد در تن ما هست، کجاست؟

غمزۀ چشم بهانه‌ست وزان سو هوسی‌ست

                          وآنکه او در پس غمزه‌ست دلم خَست کجاست؟

پردۀ روشن دل بست و خیالات نمود

                          وآنکه در پرده چنین پردۀ دل بست کجاست؟

عقل تا مست نشد چون و چرا پَست نشد

                          وآنکه او مست شد از چون و چرا رست کجاست؟

مولانا



:: برچسب‌ها: آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست؟،مولانا،شعر مولانا،شعر ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خداییش حقش نیس کتک بخوره ؟ ؟ ؟
شنبه 14 تير 1393 ساعت 18:10 | بازدید : 332 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عاشقونه1
جمعه 13 تير 1393 ساعت 15:32 | بازدید : 496 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
همانقدر. . .
جمعه 13 تير 1393 ساعت 15:26 | بازدید : 455 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

همانقدر که زن را باید فهمید مرد را هم باید درک کرد

همانقدر ﮐﻪ ﺯﻥ “ﺑﻮﺩﻥ” ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ… ﻣﺮﺩ ﻫﻢ “ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ” ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ…

همانقدر که باید قربان صدقه ی رویِ ماه بی آرایش زن رفت

باید فدای خستگی های مرد هم شد

همانقدر که باید بی حوصلگی های زن را

طاقت آورد کلافگی های مرد را باید فهمید …


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خاطرات یک دانشچوی ترم اولی
جمعه 13 تير 1393 ساعت 15:6 | بازدید : 452 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

روز اولی كه من دانشجو شدم و به دانشگاه رفتم شماره ی كلاس را از روی برد دیدم و به سمت کلاس رفتم، توی كلاس هیچ كس نبود، فقط یك پسر نشسته بود. وقتی پرسیدم «كلاس ادبیات اینجاست؟» خندید و گفت:بله، اما تشكیل نمی شه(!)و دوباره در مقابل تعجبم گفت كه یكی دو هفته ی اول كه كلاس ها تشكیل نمی شود و خندید.

با اینكه از خندیدنش لجم گرفت، اما فكر كنم او از من خوشش آمده باشد؛ چون پرسید كه ترم یكی هستید یا نه. گمانم می خواست سر صحبت را باز كند و بیاید خواستگاری؛ اما شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم زیاد نخندد!

***

دو هفته بعد، سه شنبه:امروز دوباره به دانشگاه رفتم. همان پسر را دیدم از دور به من سلام كرد، من هم جوابش را ندادم. شاید دوباره می خواست از من خواستگاری كند. وارد كلاس كه شدم استاد گفت:"دو هفته از كلاس ها گذشته، شما تا حالا كجا بودید؟" یكی از پسرهای كلاس گفت:«لابد ایشان خواب بودن.» من هم اخم كردم. اگر از من خواستگاری كند، هیچ وقت جوابش را نمی دهم چون شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم زیاد طعنه نزند!

***

چهارشنبه:امروز صبح قبل از اینكه به دانشگاه بروم از اصغر آقا بقال سر كوچه كیك و ساندیس گرفتم او هم از من پرسید كه دانشگاه چه طور است؟ اما من زیاد جوابش را ندادم. به نظرم می خواست از من خواستگاری كند، اما رویش نشد. اگر چه خواستگاری هم می كرد، من قبول نمی كردم؛ آخر شرط اول من برای ازدواج این است كه تحصیلات شوهرم اندازه ی خودم باشد!

***

جمعه:امروز من خانه تنها بودم. تلفن چند بار زنگ زد. گوشی را كه برداشتم، پسری گفت: خانم میشه مزاحمتون بشم؟ من هم كه فهمیدم منظورش چیست اول از سن و درس و كارش پرسیدم و بعد گفتم كه قصد ازدواج دارم، اما نمی دانم چی شد یخ كرد و گفت نه و تلفن را قطع كرد. گمانم باورش نمی شد كه قصد ازدواج داشته باشم. شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم خجالتی نباشد!

***

سه هفته بعد شنبه:امروز سرم درد می كرد دانشگاه نرفتم. اصغر آقا بقال هم تمام مدت جلوی مغازه اش نشسته بود، گمانم منتظر من بود. از پنجره دیدمش. این دفعه كه به مغازه اش بروم می گویم كه قصد ازدواج ندارم تا جوان بیچاره از بلاتكلیفی دربیاید، چون شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم گیر نباشد!

***

سه شنبه:امروز دوباره همان پسره زنگ زد؛ گفت كه حالا نباید به فكر ازدواج باشم. گفت كه می خواهد با من دوست شود. من هم گفتم تا وقتی كه او نخواهد ازدواج كند دیگر جواب تلفنش را نمی دهم، بعد هم گوشی را گذاشتم. فكر كنم داشت امتحانم می كرد، ولی شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم به من اعتماد داشته باشد!

***

چهارشنبه:امروز یكی از پسرهای سال بالایی كه دیرش شده بود به من تنه زد؛ بعد هم عذرخواهی كرد، من هم بخشیدمش. به نظرم می خواست از من خواستگاری كند، چون فهمید من چه همسر مهربان و با گذشتی برایش می شوم؛ اما من قبول نمی كنم. شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم حواسش جمع باشد و به كسی تنه نزند!

***

جمعه: امروز تمام مدت خوابیده بودم؛ حتی به تلفن هم جواب ندادم، آخر باید سرحرفم بایستم. گفته بودم كه تا قصد ازدواج نداشته باشد جواب تلفنش را نمی دهم. شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم مسئولیت پذیر باشد!

***

دوشنبه:امروز از اصغرآقا بقال 2 تا كیك و ساندیس گرفتم. وقتی گفتم دو تا، بلند پرسید چند تا؟ من هم گفتم دو تا. اخم هایش كه تو هم رفت فهمیدم كه غیرتی است. حالا مطمئنم كه او نمی تواند شوهر من باشد. چون شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم غیرتی نباشد، چون این كارها قدیمی شده!

***

پنچ شنبه: امروز دوباره همان پسره تلفن زد و گفت قصد ازدواج ندارد، من هم تلفن را قطع كردم. با او هم ازدواج نمی كنم؛ چون شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم هی مرا امتحان نكند!

***

دوشنبه: امروز روز بدی بود. همان پسر سال بالایی شیرینی ازدواجش را پخش كرد. خیلی ناراحت شدم گریه هم كردم ولی حتی اگر به پایم هم بیفتد دیگر با او ازدواج نمی كنم. شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم وفادار باشد!

***

شنبه: امروز یك پسر بچه توی مغازه ی اصغرآقا بقال بود. اول خیال كردم خواهرزاده اش است، اما بچه هه هی بابا بابا می گفت. دوزاریم افتاد كه اصغرآقا زن و بچه دارد. خوب شد با او ازدواج نكردم. آخر شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم زن دیگری نداشته باشد!

***

یكشنبه: امروز همان پسری كه روز اول دیدمش اومد طرفم. می دانستم كه دیر یا زود از من خواستگاری می كند. كمی كه من و من كرد، خواست كه از طرف او از دوستم "ساناز" خواستگاری كنم و اجازه بگیرم كه كمی با او حرف بزند. من هم قبول نكردم. شرط اول من برای ازدواج این است كه شوهرم چشم پاك باشد!

***

ترم آخر : امروز هیچ كس از من خواستگاری نكرد. من می دانم می ترشم و آخر سر هم مجبور می شم زن اكبرآقا مكانیك بشوم…


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
در انتظار ...
جمعه 13 تير 1393 ساعت 14:35 | بازدید : 490 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دلتنگی
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 1:43 | بازدید : 473 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

دلتنگی

خوشه ی انگور سیاه است . . .

لگد کوبش کن

لگد کوبش کن

بگذار ساعتی سربسته بماند

مستت میکند اندوه . . .



:: برچسب‌ها: دلتنگی , بدجور دلتنگم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
I Love U
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 1:37 | بازدید : 498 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

دوستت دارم فقط همین . . .



:: برچسب‌ها: دوستت دارم , عاشقتم , عکس عاشقانه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
لبخند تو
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 1:10 | بازدید : 458 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

لبخندت
دنیایم را تغییر میدهد
کافیست بخندی تا ببینی
چگونه در سردترین فصل سال
گل از گلم می شکفد



:: برچسب‌ها: لبخند تو , عاشقانه , دوستت دارم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آشنایی با مهندسی پزشکی ( بیو الکتریک )
یک شنبه 8 تير 1393 ساعت 1:26 | بازدید : 504 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

سلام سلام سلام

امروز میخام راجبه رشته خودم ینی مهندسی پزشکی ( بیو الکتریک ) ی سری اطلاعات بهتون بدم  بلکه شما هم ب جمع عشاق این رشته بپیوندید . . . خنده

بیوالکتریک (به انگلیسی: Bioelectric) از مهندسی پزشکی دامنه بسیار وسیعی را شامل می شود اما در تعریفی کوتاه ، بیوالکتریک را می توان علم استفاده از اصول الکتریکی ، مغناطیسی و الکترومغناطیسی در حوزه پزشکی دانست ؛ همچنین الگوبرداری از سیستم های بیولوژیکی در طراحی های نوین مهندسی نیز در حیطه این علم قرار دارد . در واقع یک مهندس بیوالکتریک علاوه بر این که به تمام گرایشهای مهندسی برق (به ویژه گرایش الکترونیک در مقطع کارشناسی و گرایشهای کنترل و مخابرات در مقاطع بالاتر) با دیدگاهی از حوزه علم خود نظر دارد ، از برخی از شاخه های مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات نیز در حیطه علم مهندسی پزشکی یاری می جوید . هدف از ایجاد این گرایش در مقطع کارشناسی ، تربیت مهندسان الکترونیکی است که با گذراندن واحدهای درسی و آزمایشگاهی ای نظیر فیزیولوژی ، آناتومی و فیزیک پزشکی ، به نوعی بلوغ ذهنی و توانایی علمی در حوزه پزشکی دست یابند . دانشجویان پس از فراگیری علوم پایه مهندسی مثل ریاضی و فیزیک و تا حد مختصری علوم پایه پزشکی با مدارهای الکتریکی و تکنیکهای بکار رفته در تجهیزات پزشکی مانند سیستمهای تصویر برداری ، سیستمهای پرتوپزشکی ، سیستمهای بکار رفته در اتاق عمل و بخش های CCU و ICU و تجهیزات الکتریکی بکار رفته در بدن آشنا می شوند . البته این آشنایی ها محدود می باشد و جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه ، تحصیل در مقاطع بالاتر مورد نیاز است .

اهم حوزه هایی که یک مهندس بیوالکتریک در آن فعالیت می کند عبارتند از :

الف – پردازش سیگنال های حیاتی

ب – پردازش تصاویر پزشکی و سیستم های تصویر برداری

پ – پردازش صوت وگفتار و طراحی سیستم های گفتار درمانی جهت کمک به معلولین گفتاری

ت – مدلسازی سیستم های بیولوژیک

ث – طراحی بخش های الکترونیکی و کنترل اعضاء و اندام مصنوعی و ساخت وسایل توانبخشی

ج – ثبت سیگنال های حیاتی و طراحی سیستم های مانیتورینگ بیمارستانی

چ – طراحی و ساخت سیستم های درمانی و آزمایشگاهی پزشکی



:: برچسب‌ها: آشنایی با مهندسی پزشکی , بیو الکتریک , مهندسی پزشکی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بی همگان
پنج شنبه 5 تير 1393 ساعت 14:37 | بازدید : 494 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )
بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود   داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود
دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو   گوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود
جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کند   عقل خروش می‌کند بی‌تو به سر نمی‌شود
خمر من و خمار من باغ من و بهار من   خواب من و قرار من بی‌تو به سر نمی‌شود
جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی   آب زلال من تویی بی‌تو به سر نمی‌شود
گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا روی   آن منی کجا روی بی‌تو به سر نمی‌شود
دل بنهند برکنی توبه کنند بشکنی   این همه خود تو می‌کنی بی‌تو به سر نمی‌شود
بی تو اگر به سر شدی زیر جهان زبر شدی   باغ ارم سقر شدی بی‌تو به سر نمی‌شود
گر تو سری قدم شوم ور تو کفی علم شوم   ور بروی عدم شوم بی‌تو به سر نمی‌شود
خواب مرا ببسته‌ای نقش مرا بشسته‌ای   وز همه‌ام گسسته‌ای بی‌تو به سر نمی‌شود
گر تو نباشی یار من گشت خراب کار من   مونس و غمگسار من بی‌تو به سر نمی‌شود
بی تو نه زندگی خوشم بی‌تو نه مردگی خوشم   سر ز غم تو چون کشم بی‌تو به سر نمی‌شود
هر چه بگویم ای صنم نیست جدا ز نیک و بد   هم تو بگو به لطف خود بی‌تو به سر نمی‌شود

 

دیوان شمس مولوی


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سلام . . .
شنبه 27 ارديبهشت 1393 ساعت 1:19 | بازدید : 504 | نوشته ‌شده به دست eli | ( نظرات )

زبان درازیسلام به همه. من این وبلاگو تازه درست کردم امیدوارم ک خوشتون بیاد . . .



:: برچسب‌ها: سلام ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

تعداد صفحات : 1
صفحه قبل 1 صفحه بعد